نازنین عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 خرداد 93جمعه 16 خرداد 1393 - 19:51 هرکسی بارداره یا تو اقدام یا دلش میخواد نی نی داشته باشه بیاد (84013 بازدید)
سلام هرکی دوست داره بیاد باهم باشیمبانوی پاییز (مهسا) عضو
ارسالها: 0
عضویت: 13 خرداد 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:52 انشاا... که تا ماه بعد اماده شهمريم مامان عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:53 انشاللهبانوی پاییز (مهسا) عضو
ارسالها: 0
عضویت: 13 خرداد 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:53 دختر مگه تو به مادرشوهرت گفتی تو اقدامی ؟نسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:53 نسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:54 نه نگفتم ولی بهش گفتم قصدا دارم ولی در مورد اقدام هنوز نگفتم چطور مگه ؟بانوی پاییز (مهسا) عضو
ارسالها: 0
عضویت: 13 خرداد 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:55 چون درباره امادگی رحم گفته بود فکر کردم گفتی .... من موندم اگه باردار شدم خودم بگم یا شوشونسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:56 من با مادر شوهرم خیلیییییی راحتم خیلی خانومه خیلی دوستش دارم حتی خصوصی ترین مسائل روهم باهاش در میون میذارمنسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:58 چند روز ی هست کار خونه داریم واسه بچه ایندمون داریم اتاق میزنیم بنده خدا جاریم پدر شوهرم و مادر شوهرم از صبح کمکم دادن دیروزم با کمک جاریم تمام موکتا رو شستیم خدا خیرشون بده خیلی خوبننسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:58 چرا مهسانسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 16:59 تمام خونه ها رو واسم مامان دستمال کشیده بخدا این چند روز شرمندشون شدم خدا از بزرگی کمشون نکنه .نسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:03 خب خیلی از خانوادها اینطوری هستن ولی درست نیست .
خدا رو شکر ما خیلی با هم خوبیم هفته پیش جاریمم اسباب کشی داشت همه رفتیم کمکش کل خونه رو واسه تمیز کردیم تمام وسایلشو چیدیم مادر شوهرمم خونشو واسش چند روز پیش گردگیری کردیم حالا نوبت خونه من رسیده چند رو ز همه مشغولیمبانوی پاییز (مهسا) عضو
ارسالها: 0
عضویت: 13 خرداد 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:04 خیلی خوبه ..... سعی کن این روندو حفظ کنینسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:05 بله انشالله که پایدار میمونه توی این سه سال که مشکلی پیش نیامده .
این جاری من مریم گلی کجا رفت باز نتش قطع شدهمريم مامان عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:06 هستم شوهرم يه لحظه اومده بود مجبور شدم برممريم مامان عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:08 من خانواده شوهرم خوبن ولي واسه خودشونم تنبلن چه برسه به من،مادر شوهرم هميشه ميگه من تنبلم دخترامم اينجوري شدن،باز مادر شوهرم اگه بياد ببينه كار دارم حتما كمك ميكنه ،من اكثرا بهشون كمك ميكنمبانوی پاییز (مهسا) عضو
ارسالها: 0
عضویت: 13 خرداد 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:08 من دیگه برم ..... روز خوبی داشته باشید ...... . خداحافظنسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:09 خدا نگهدارتمريم مامان عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:09 خدا حافظ مهسا جون مواظب خودت باش عزيزمنسرین بانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 15 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:09 مریم شوهرت هم ولایتی خودمونمريم مامان عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 تیر 93یکشنبه 29 تیر 1393 - 17:10 چه خبر داري نسرين جون؟دلم واسه شهرمون تنگ شده
آخرين وبلاگها