- +5
نی نی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 4 آذر 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 21:49 بیخیال ناراحتی ............. (216180 بازدید)
در مورد همه چی صحبت کنید جز غم وغصه بفرمایین مامان جونی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:30 تا حالا ازشون نپرسیدی چرا باهات اینجورین ؟؟؟؟؟؟نی نی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 4 آذر 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:31 بعضی وقتا خیلی دلمو میشکنن من با یک ذوقی میرم خونشون ولی اصلا بهم توجه نمیکنن همیشه به مامانم میگم مگه من چیکار کردم که اونا بامن اینطوری میکننمحیا مامان ماهان کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:31 خییییلییی کوچولویی که عزیزم. چون سنت کمه فک میکنن زورشون بهت میرسه. الهی. بعضیا خیلی بدذاتن. هرکاریم کنی خوب نمیشننی نی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 4 آذر 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:32 یکدفعه اومدم بهشون گفتم چرا همتون با من لج میکنین مادرشوهرمم گفت چون ازت بدمون میادمامان ترمه عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 بهمن 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:32 سلام شبنم جونم.دخمل نازت چطوره؟سایت من محیا مامان ماهان کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:33 نگقتی چرا آخه؟
شوشو چیزی بهشون نمیگه؟مامان جونی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:33 راست می گی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟نی نی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 4 آذر 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:33 محیا جون جاریم از من 2سال از من بزرگتره اونو رو چشماشون راهش میبرن ولی من بدبخت........................نی نی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 4 آذر 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:34 سلام الناز جون خوبه .ترمه جونم خوبهمامان ترمه عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 بهمن 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:35 خوبیم عزیزم خدا روشکر.شبنم باز خودت رو ناراحت کردی عزیزم.
اصلاً برات مهم نباشنسایت من مادری عضو
ارسالها: 0
عضویت: 17 تیر 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:35 دختر مامان اونا چون فکر می کنن کوچیکی اینجوری برخورد می کنن شاید
وقتی نی نی بدنیا اومد خودت رو مشغولش کن و به اونا فکر نکن
سعی کن نشون بدی خانم خونه ای و داری زندگی و بچه ات رو نگه می داری
خودشون می فهمن که بچه نیستی
گذر زمان خیلی چیزا رو عوض می کنه
ولی الان یه فرصت خوب داری
نی نی که بدنیا اومد سعی کن عزتت و احترام خودت رو حفظ کنی و دیدشون رو نسبت به خودت عوض کنیمحیا مامان ماهان کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:35 ولشون کن گلممامان جونی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:35 آخه چرا به شوشو نمیگی بهشون چیزی بگه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟نی نی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 4 آذر 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:36 شوهرمم میگه تو هم کم محلی کن بهشون .ولی من حتی به دشمنمم نمیتونم کم محلی کنممامان ترمه عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 بهمن 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:37 مامان جونی همسرش چی باید بگه به خانواده اش.بگه چرا زن من رو دوست ندارین؟
شبنم خودش باید نسبت به همه چیز بی تفاوت باشه.این مشکل اوناست که شبنم رو دوست ندارن.سایت من محیا مامان ماهان کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:38 بیخیال گلم خودتو ناراحت نکن. تو خوب باش بذار هرکاری میخوان بکنن. فقط از یه نظر بده که جمع مهمونیا یا عروسیاشون جو برات سنگین میشهنی نی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 4 آذر 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:39 به خدا من روزی که فهمیدم باردارم زنگ زدم به مادر شوهرم بهش گفتم دارید مامانی میشین اونم با خوشحالی گفت جدی سنیرا حامله ی خیلی خورد تو پرم منم گفتم نه من حامله ام گوشی رو قطع کرد اخه چیکار کنم دیگهنی نی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 4 آذر 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:40 اره محیا جون پنجشنبه شب خونشون افطاری بود همه ی بچه هاشون انگار فقط اونجا من غریبه بودم انقدر گریه کردم که شوهرم زنگ زد به مامانش گفت دیگه اجازه نمیدم شبنم بیاد خونتونالی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 5 خرداد 93سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:40 سلام به همه بچه ها چه خبر خوبین ان شاالله شبنم جونم والناز جونم چه طورن نی نی های خوشگل خاله حالشون خوبه خاله قربونشمامان ترمه عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 بهمن 92سه شنبه 17 تیر 1393 - 22:40 وای ولشون کن شبنم.
با همچین ادمی اصلا نباید حرف زد.ببخشید قصد بی احترامی ندارم ولی مشکلشون با تونیست.با خودشونهسایت من
آخرين وبلاگها