مامان رز عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 فروردین 92یکشنبه 17 شهریور 1392 - 21:37 مشکلات مامان های شاغل (2121 بازدید)
سلام من این تاپیک رو ایجاد کردم تا با مامان هایی که مثل من شاغل هم هستند صحبت کنم تا بدین وسیله تبادل اطلاعات داشته باشیم
از خودم شروع می کنم من یکی از مشکلاتم کمبود زمانه یعنی همیشه زمان کم دارم چون به نسبت خانم هایی که شاغل نیستند وقت آزاد نداریم باورتون میشه من اصلا نمی دونم روزهام چطوری سپری میشه نظر شما چیه بیایید باهم صحبت کنیم و از راهکارهای هم استفاده کنیمسایت من غزل عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 فروردین 92یکشنبه 17 شهریور 1392 - 22:35 مامانی منم یه مدتی سرکار میرفتم دیدم خیلی مشکله درست نمیتونستم به کارام برسم همینجور به علی واسه همین بعد از 6ماه بیخیال کار شدم واقعا بهتون حق میدم خیلی سخته هم مادر باشی هم شاغلمامان یسنا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 10 اردیبهشت 92دوشنبه 18 شهریور 1392 - 18:07 سلام مامان رز ،منهم قبل از به دنیا اومدن یسنا شاغل بودم و اتفاقا شغلم رو خیلی دوست داشتم،اما چون تو اطرافیانم دیده بودم که خانمهای شاغل چه مشکلاتی دارن و بیشتر از اونها بچه هاشون چقدر دچار مشکل میشن تصمیم گرفتم که بیخیال کار بشم و تمام وقتم رو گذاشتم برای یسنا و خدا رو شکر یسنا تا الان به مشکل جدی برنخورده منظورم از لحاظ مریضی و ...است...شاید تا دوسالگیه یسنا صبر کنم و بعد به فکر دوباره کار کردن بیفتم...سایت من مامان رز عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 فروردین 92دوشنبه 18 شهریور 1392 - 18:55 مامان یسنا جون حقیقتش رو بخواهی من زمانی اومدم که رز خانمی من 9 ماهش تموم شده بود برام سخته که الان اینجا رو از دست بدم و دوباره بعد از 10 ماه که رز خانمی دو ساله بشه دنبال کار بگردم خودشم با این شرایط جامعه ای که الان داریم و متاسفانه جذب نیروی زن به نسبت مردها کمتره جاهایی هم که جذب می کنند به اندازه آقایان حقوق نمیدهند ولی به طور کلی بصورت همزمان خیلی سخته البته اگه شاید مامانم رز بانو رو نگه نمی داشت من راحت تر قید کار کردنم رو می زدمسایت من مامان مرسانا جوجو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 9 دی 91دوشنبه 18 شهریور 1392 - 23:51 منم شاغلم اما هنوز سختیشو نچشیدم چون هنوز در مرخصی به سر میبرم اما مطمئنا روزهای سختی پیش رو دارم!مامان آوینا جون عضو
ارسالها: 0
عضویت: 25 مرداد 92سه شنبه 19 شهریور 1392 - 01:24 سلام مامانی جون.منم حق را به شما میدم آخه قبل از اینکه آوینام بدنیا بیادسرکارمیرفتم وتاهشت ماهگیش هم میرفتم هنوزسرکار اما به دلایلی که همه مامانهای شاغل دارن ومنم داشتم ازکارانصراف دادم علیرغم اینکه کارمو دوست داشتم و توی کار جاافتاده بودم البته قراردادی بوداماازحالواوضاع کارجامعه که بهترباخبریددیگه نرفتم.حالاکه دخترم بزرگترشده کارمناسب پیدانمیشه ولی ناراحت نیستم چون توی اون شرایط و فصل سرماکه آویناخیلی کوچک و ظریف بود پیشش موندم و بهش رسیدگی کردم چون مهد اصلا راضی کننده نبود بااینکه زیاد توی اون روزهامهدنرفت.بهرحال هرکاری حتا خانه داری سختیهای خودشو داره علاوه براون مادربودن و شاغل بودن کارهارو سخت تر میکنه...امامطمءن باشین ازپس تمام کارها برمیاین چون روزهای سختش تا یکسالگیه که تقریبا بشه بچه هارو مهد گذاشت.سایت من مامان آوینا جون عضو
ارسالها: 0
عضویت: 25 مرداد 92سه شنبه 19 شهریور 1392 - 01:29 مامانی جون مهربون و دوست داشتنی شماکه سختی ها روتحمل کردین توکل بر خدا ایشاالله تنظیم وقتتون هم درست میشه و دیگه وقت کم نمیارین.اگه کارتون ارزششو داره و کار خوب و آینده داریه مطمءن باشین بهترین تصمیم ادامه کار و تنظیم برنامه و وقت هستش.توکل به خدا.
موفق و مؤید باشید عزیزم....سایت من مامان مهیار کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 3 خرداد 92چهارشنبه 20 شهریور 1392 - 01:46 مامان مهیار کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 3 خرداد 92چهارشنبه 20 شهریور 1392 - 02:10 ببخشید دستم رفت روی پاسخ و ارسال شد و اون شکلک رو هم میخواستم پاک کنم که ارسال شد .
خلاصه منم شاغلم اما هنوز تجربه نکردم اما تو مهر قراره تجربه کنم آخه تا مرداد مرخسیم تمام شده فقط شهریور بخاطر تعطیلات رسمی تعطیلم اون که آره سر مادرای شاغل تا خونه دار شلوغ تره منم قراره مهیار رو توی مهر بزارم پیش خالش یعنی فقط تا زمانی که سرکارم اما نگرانم که کم خوراک شه چون توی پنج ساعت اگر شیر نخوره گشنه میشه البته خالش بهش غذا میدن اما هیچ چی به شیر مادر نمیرزه راستی میگن مرخسی ها نه ماه شده اما باز بعضی ها میگن همون شش ماهه من که از آخر نفهمیدم.مامان یسنا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 10 اردیبهشت 92چهارشنبه 20 شهریور 1392 - 04:39 باهات موافقم عزیزم تو جامعه ای که ما داریم زندگی میکنیم خیلی سخته که بتونی یه کار مناسب پیدا کنی بهت حق میدم وباز با این هم موافقم که اگه مامانهامون نبودن اوضاع خیلی سختتر میشد درهر حال برات ارزوی موفقیت میکنم ...باید به خدا توکل کرد این روزهای سخت هم میگذرنسایت من مامان رز عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 فروردین 92چهارشنبه 20 شهریور 1392 - 18:02 مهیار جون مرخصی بعد از یه وقفه 9 ماهه شد ولی بعدش تازه آغاز حاشیه هاس چون بچه داری و زن هستی بیشتر توی چشمی ، و سر کوچکترین مساله ای زیر سوال می ری و حتی مساله ای که در شرکت ما هست به نوعی تلاش میکنند تا حتی حذف شیم به طور کلی قبل از بارداری اینقدر تو چشم نیستی که بعد تو چشم میری
نگران گرسنگیش نباش اتفاقا بیشتر به غذا خوردن عادت می کنه و این برای رشدش خوبه بعد از اینکه اومدی مرتب و تند تند شیر بده تا اون خلا جبران شهسایت من
آخرين وبلاگها