دوستان یه سوالیه که از بچگی تا حالا ذهن من و درگیر خودش کرده اینه
1-دستمال قدرت داداش کایکو چرا همیشه تو جیب میتیکومان بود؟
2-چرا علامت میتیکومان هم تو جیب تسوکه بود خب هرکس وسایل خودشو نگه میداشت دیگه والا .
از بچگی اسکلمون کردن اه

من و کودک درونم و خر وجودم و اون روی سگم ...
.
همه با هم یه خانواده ایم خیلی هم خوشبختیم . بلههه

فرزانه جون باحال بود

طرف سوار اسب شده عکسشو گذاشته فیس بوک میگه اون بالاییه منم!!!

بچگی یعنی وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمون رو می دویدیم واز اینکه لولو مارو نمیخورد فریاد میزدیم هورااااا

خواهش میکنم فاطمه جون من حقیقت و گفتم خخخخخخخخخخ

یه سوال دیگه برام پیش اومده .
اون گرگه تو میگ میگ پول داشت بره بمب و نارنجک بخره پول نداشت بره یه مرغ بخره کوفت کنه
والا

یه بار یه خواستگار برام اومد کلاس گذاشتم گفتم میخوام درس بخونم
هیچی دیگه پاشدن رفتن هرچی گفتم بابا دوصفحه دیگه مونده گوش ندادن کصافطااااااااا

آره این گرگه (کایوت) اوسگوله

سگ ها که محبت میکنی باوفا میشن
به آدم ها که محبت میکنی هار میشن !!!!
امااااا به خر که محبت میکنی.... اصلا براش فرقی نداره !!!!
از بس که ثبات شخصیت داره این بزرگوار

ایکیوسان هم نشدیم تف بمالیم کف کلمون یه جوک باحال بیاد تومغزمون بزاریم اینجا .

خدایش دقت کردی؟
میری حموم آب داغو وا میکنی چهارصد ساعت وا میستی تا داغ شه
.
...
.
.
حالا کافیه تو دستشویی اشتباهی آب داغو وا کنی ، تو بیست صدم ثانیه میرسه به 120 درجه سانتی گراد

به یه بنده خدایی میگن چرا انقدر پشتت بزرگه ؟
میگه مادر خدابیامرز به جای پودر بچه به پشتم بکینگ پودر میزد برا همین بزرگه

قبلا شنیده بودما ولی خیلی بامزه هست

اره

حواسمون باشه اشتباهی به بچه هامون پکینگ پودر نزنیم

الان بچه 7 ساله تخت دونفره داره . اونوقت زمان ما میزاشتنمون روی پاهاشون به حالت سانتریفوژ تکون میدادن تا پلاسمای خونمون جدا میشد میخوابیدیم .
نه دروغ میگم شما بگین

وقتى مي بينى اكثر ماشيناى آمريكایی و اروپایی بى سقفه؛
ينــــــى كفـتـراى اونجا شعور دارن

ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻗﺼﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ
ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﻭﻧﺎ : ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ . ﯾﻪ ﭘﺮﯼ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ .....
ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ما : ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺟﻦ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺑﻪ ﺭﻭ
ﺑﺨﻮﺭﻡ ..... ﻣﻨﻢ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻏﺶ ﻣﯿﮑﺭﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﻓﮏ
ﻣﯿﮑﺭﺩﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ