- +8
النا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 9 بهمن 92سه شنبه 29 بهمن 1392 - 20:58 بیاین با داروهای گیاهی باردار بشیم (770064 بازدید)
رساندن تجربیات به افرادی که میخوان با پیاز درمانی بارداربشن
جوجه کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 بهمن 95پنجشنبه 25 خرداد 1396 - 11:02 فانوسفانوس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 27 بهمن 95جمعه 26 خرداد 1396 - 21:39 سلام جوجه کوچولو ماه پیش, فتن سونو تنبلی تخمدان گرفتم ازبس تحرک نداشتم.هفته پیش رفتم ی دکتر خوب شهر دیگه گفت من سونو رو قبول ندارم باید عکس رنگی بگیری ازمایشم داد حالا 5روز دیگه میرم عکس بگیرم. شوهرمم ازمایش داد یه کوچولو ضعیف بود ولی تاثیری رو بارداری ندارهستاره عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 خرداد 96یکشنبه 28 خرداد 1396 - 04:37 سلام من تازه عضو سايت شدم ٣٩سالمه ٦ماهه كه ازدواج كردم ١٤ فروردين اقدام كردم براي بارداري بلافاصله باردار شدم از هفته چهارم لكه بيني داشتم الان هفته يازدهمم شياف پروژسترون مصرف مي كنم اما خونريزيم بيشتر شده و هفته نهم سونو nt دادم جنين ديده نشد گفتن احتمال بارداري پوچ هست.پريود هام سالهاست كه منظمه اما كم سه تا چهار روز تخمدانها اندازه نرمان تنها مشكلي كه دارم تغذيه نامناسب،خواب كم،استرس و افسردگي كسي از دوستان ميدونه من بايد چيكار كنم ممنونمفانوس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 27 بهمن 95یکشنبه 28 خرداد 1396 - 06:40 سلام دوست عزیز همه ی اینا رو منم دارم. باید همه اینا درست کنی خواب و خوراک و افسردگی.ورزش کن با فامیلا رفت و ءمد کن. من چون منطقمون وحشتناک گرمه نمیتونم زیاد بیرون برم حتی تو حیاط.ولی کتاب زیاد میخونم. مدتیه شبا هم البته پیاده روی میرم با همسایه ها.جوجه کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 بهمن 95یکشنبه 28 خرداد 1396 - 06:59 جدی؟ایشالا از خدا میخوام تو این ماه مبارک نا امیدت نکنه و یه نی نی سالم بهت بده آمییییین یارب العالمینجوجه کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 بهمن 95یکشنبه 28 خرداد 1396 - 07:00 سلام ستاره جان یعنی بارداریت پوچ بود؟ستاره عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 خرداد 96دوشنبه 29 خرداد 1396 - 04:09 سلام مرسي بچه ها فعلا معلوم نيست آخر هفته سونو داخلي ميدم اگه قلب ديده نشه پوچه و بايد سقط كنم.اما نگران بارداري بعدي هستم چون همسرم و خانوادش اصلا شرايط منو درك نمي كنن.با وجود اينكه دكتر بمن استراحت مطلق داد به همراه آرامش اما مدام در حال فعاليت بودم و بخاطر دخالت هاي خانواده همسرم مدام در حال جنگ و دعوا و كشمكش با همسرم بودم جوري كه اكثر روزها از شدت گريه بي حال ميشدم.هنوزم دخالت مي كنن و ميگن دكتورا حرف بيخود ميزنن استراحت معني نداره همسرم مدام ميگه واسه من فيل بازي نكن حالت از من بهتره.بيشتر از دو دقيقه كه وايميستم كمر دردو دل درد و خونريزي مياد سراغمستاره عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 خرداد 96دوشنبه 29 خرداد 1396 - 04:14 حتي اجازه نميدن برم خونه مادرم كه اون ازم مراقبت كنه الان مشكلم اينه كه برم سراغ طب سنتي ،پياز درماني،يا دارو درماني و يا با درست كردن شرايط زندگيم به بارداري موفق برسم.پزشك خوبي اگر در غرب تهران ميشناسيد لطفا بهم معرفي كنيد.ممنونم واسم دعا كنيدستاره عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 خرداد 96دوشنبه 29 خرداد 1396 - 04:29 متاسفانه رفت و آمد ندارم فقط هفته اي يبار ميرم خونه مادرم مادر شوهر و خواهر شوهرام هنوز منو دعوت پا گشاي عروسي نكردن حتي كادو خونمونو نياوردن مدام اذيتم ميكنن يجوري كه اصلا دلم نميخواد ببينمشون الانم كلي تيكه بارم كردن كه نازامو عيب و ايراد دارم خونه هاموند چسبيده بهمه همسرم خيلي سادست و بشدت تحت تاثير خانوادشه شرايط روحي خوبي ندارم گفتم سايد اگه بچه بياد همسرم بيشتر بمن و زندگيمون توجه كنه كه متاسفانه اينجوري شد اصلا نميدونم سقط شده پوچه هر بار كه خونريزيم درد داشتم رفتم بيمارستان يه مشت رزيدنت معاينة كردن و گفتن برو تا سه ماهي اگه قلب ديده نشه بايد سقط كنيستاره عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 خرداد 96دوشنبه 29 خرداد 1396 - 04:39 به همسرم نميتونم حرفي بزنم تا ميگم حالم بده ميگه واي تو كه همش ناله ميكني من چي بگم از ظهر تاشب سر كارم شبم كه مياد خونه بايد سفره بندازم جمع كنم ظرف بشورم بعدشم ماساژش بدم كه خستگيش در بره درحالي كه دارم از درد بخودم ميپيچم چه بخوام چه نخوام تا هر روز گريه نكنم آروم نميشم خواهش ميكنم واسم دعا كنيد هر راهي بخ ذهنتون ميرسه بهم بگيدجوجه کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 بهمن 95دوشنبه 29 خرداد 1396 - 09:50 ستاره مگه خونواده شدهرت چی میگن؟به اونا چه آخهجوجه کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 بهمن 95دوشنبه 29 خرداد 1396 - 09:53 امیدت بخدا باشه.ولی بنظرت من اشتباه بچه بیاری.حالا ایشالا که سالمه.چون مطمین باش شوهرت اینجوری درست نمیشه.یه بچم میاری هم خودت رو پابند میکنی هم اون طفل معصوم رو بدبخت میکنی.شاید خودت هم خیلی رفتی زیر بار شوهرت و خانوادش که سو استفاده میکننجوجه کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 بهمن 95دوشنبه 29 خرداد 1396 - 09:53 امیدت بخدا باشه.ولی بنظرت من اشتباه بچه بیاری.حالا ایشالا که سالمه.چون مطمین باش شوهرت اینجوری درست نمیشه.یه بچم میاری هم خودت رو پابند میکنی هم اون طفل معصوم رو بدبخت میکنی.شاید خودت هم خیلی رفتی زیر بار شوهرت و خانوادش که سو استفاده میکننجوجه کوچولو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 بهمن 95دوشنبه 29 خرداد 1396 - 09:55 عزیزم بنظر من تقصیر خودته زیادی زیر بار شوهرت رفتی.من نمیتونم نسخه واسه کسی بپیچم.ولی من بنظر زن تا میتونه خودش رو واسه شوهرش بگیره بخدا مرد دیونش میشه ولی تو خیلیم لوسش کردی فکر کرده وظیفتهستاره عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 خرداد 96دوشنبه 29 خرداد 1396 - 20:44 جوجه جونم شوهرم خيچ راه نفوذي نداره فقط حودخواهانه منو دوست داره از زندگيم نميره بيرون ماه پيش ميخواستم ازش جدا شدم به التماس كردن افتاد به ديت و پاي كل خانوادم افتاد كاي گريه و زاري راه انداخت تا برگشتمستاره عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 خرداد 96دوشنبه 29 خرداد 1396 - 20:46 همه راهارو امتحان كردم فقط كافي خودمو بگيرم واسش انقد ديوونه بازي در مياره تا به غلط كردن بيفتمستاره عضو
ارسالها: 0
عضویت: 28 خرداد 96دوشنبه 29 خرداد 1396 - 20:54 چهار سال منتظر ازدواج موندم توو روي خانوادم واسادم بخاطرش بهترين روزاي زندگيمو از دست دادم اگه اون موقع ازدواج ميكردم حتما الان بچه داشتم راه چاره اي جز موندن و ساختن ندارم جدايي اونم الان كه مهر مطلقه بهم بخوره توو اين شرايط هم شانس ازدواج مجددم مياد پايين هم بچه دار شدنم هم آبروي خانوادم خدشه دار ميشهفانوس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 27 بهمن 95دوشنبه 29 خرداد 1396 - 23:43 منم خیلی ناراحت شدم صورتم داغ شد.ببین سعی کن شوهرتو وابسته خانواده ی خودت کنی. منم خانواده شوهرم پایین میشینن ولی دخالت نمیکنن. من قبلنم بهشون گفتم دوست ندارم نه خانواده ی خودم و نه شما تو زندگیم دخالت کنین. تازه شوهرم بیشتر با خانواده ی ما رفت و امد داره تا تا خانواده ی خودش با اینکه مامانیه.کمی سیاست داشته باش انقده مظلوم نباش.به شوهرت بگو خانوادم تو رو دوست دارن دلشون واست تنگ شده میای بریم یه سر بزنیم. کم کم با این حرفا شروع کن.به خانواده خودتم بگو باهاش گرم بگیرن تا بیشتر بهشون سر بزنن.کم کم.وابستگیشو کم کنفانوس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 27 بهمن 95دوشنبه 29 خرداد 1396 - 23:45 بعدا هم خونتون و یه جای دیگه ببرین. بیچاره خواهرم شرایطش از شما هم بدترهفانوس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 27 بهمن 95دوشنبه 29 خرداد 1396 - 23:47 اخلاقتو یه دفه عوض نکن نتیجه ای جز لجبازی و بداخلاقی اون نداره
آخرين وبلاگها