در ین مطلب سعی میکنیم تا شما سروران گران قدر را با سبکی از موسیقی به نام موسیقی کلاسیک بیشتر آشنا سازیم.در ادامه این مطلب به تاریخچه این سبک از موسیقی میپردازیم.
پخش آهنگ


موسیقی کلاسیک به موسیقی هنری اروپا گفته می شود . شروع ایـن موسیقی را از سده‌های میانه در حدود سـال 500 بعد از میلاد می دانند.
حتی چنانچه در موسیقی بسیار پیشرفته نباشیم و دو قطعه کاملا" ناشناس برای ما پخش کنند بسیار سریع میتونیم با یک قضاوت اولیه بگیم که کدامیک از ایـن دوقطعه کلاسیک هست و کدام نیست. چرا ایـن گونه است؟ کلا " به واقع موسیقی کلاسیک یعنی چه؟ آیا هر قطعه ای که در آن دسته سازهای زهی و برنجی و ... به اجرا میپردازند یا یک پیانیست بسیار دقیق و درست به اجرای نت یپردازد کلاسیک هست و بقیه حتما ت که نوازنده ها اکثرا بدون داشتن نت به اجرای موسیقی میپردازند کلاسیک نیست؟





پخش سراسری آهنگ
اکثر ما موسیقی کسانی چون باخو هندلو وی والدیو شوپنو لیستو واگنرو چایکفسکیو اشتراوس و .... را کلاسیک مینامیم حال آنکه تمام ایـن بزرگان سبکی غیر از کلاسیک در موسیقی دنبال میکردند. آنچه کاملا" معین هست موسیقی ایـن اشخاص به انظمام موسیقی دانان کلاسیک مثل موتزارت یا بتهوون و ... فرق هایی آشکار با اکثر موسیقی های قرن حاضر دارد. بله موضوع دوتا شدو اول ایـن که کلا " اصطلاح موسیقی کلاسیک درست هست یا نه؟ و دوم ایـن که آیا ایـن اصطلاح به درستی بکار میرود یا خیر؟
در مقاله حاضر کوشش کـرده ایم شما را با بعضی از اصطلاحات موسیقی کلاسیک «Classical music» مثل رنگو لحنو هارمونیو کنسرت و امثال ایـن ها آشنا کنیم. ایـن ها مفاهیم بغرنج و غیر قابل درکی نیستند. ممکن است واگنر و بتهوون (و نه کالاس و کاروسو) رهبران و مدیران را می ترساندندو اما شنوندگان از کار آن ها لذت می بردند. هرچه بیشتر دربـار ه موسیقی کلاسیک بدانید و ترس شما کمتر می شـود . نهایتاً همه چیز از ریتم و رنگ و تونالیته و بافت تشکیل می شـود و که مفاهیم ساده‌ ای‌ می باشند . نبایستی از الفاظ و اصطلاحات ترسید. درست است؟
موسیقی کلاسیک چیست؟
در واقع و در موسیقی کلاسیک بسیار چیز ها را می توان مطرح کرد. همـان طور که سرآشپز ماهری می تواند غذای خوشایـن د ذائقه و حتی چشم ما بپزدو آهنگ ساز اجزای گوناگون را ترکیب می نماید تا اثری پدید آورد که گوش و ذهن ما آن را بپسندد.
کار آهنگ ساز اما با سرآشپز فرق ی دارد. چون اجرا کننده در موسیقی نقش مهمی دارد و می تواند با افت و خیزها و تأکیدهای خود به قطعه موسیقی حالت های جدیدی ببخشد. اما آهنگ ساز اثر را می سازدو اما اجرا کننده ضمن تبعیت از فرمول های آهنگ ساز می تواند لحن و رنگ آن را کم و زیاد نماید . در موسیقی جاز بداهه نوازی حرف اول را می زندو اما در موسیقی کلاسیکو ضمن وفاداری به اثری که آهنگ ساز ساخته استو راه های متفاوتی برای نواختن سازها و خواندن اصوات مطابق نیت ها و ریتم ها وجود دارد.
مطالبی بیشتر دربـار ه موسیقی کلاسیک
برای همه ی ما ایـن مسأله پیش آمده هست که برای یادگرفتن موضوعی ویِژه سـال ها زمان بگذاریم اما چنانچه بخواهیم تنها اطلاعاتی در مورد یک موضوع کسب کنیم کار سخت و دشواری نیست. مطالب ایـن مبحث به شما برای آشنایی بیشتر با موسیقی کلاسیک کمک می نماید . زمانی ما صوت های منظمی را برای بیان احساساتمان در یک مجموعه جمع می کنیم یعنی ما موسیقی نواختیم. موسیقی کلاسیک مثل دیگـر موسیقی ها هست با ایـن فرق که فرم آن ها معین تر هست و نوع سازماندهی صوت ها مفرق است .

مقاله دربـار ه موسیقی کلاسیک
در قدیم به موسیقی کلاسیکو موسیقی موبلند ها می گفتند و ایـن نام ممکن است به ایـن خاطر بوده که بزرگان ایـن سبک موسیقی آنقدر غرق در لذت و موسیقی می شدند که زمان آرایشگاه رفتن را نداشتند. انحصار موبلند ها در دستان موسیقی کلاسیک بود تا آن که گروه های دیگـر ی مثل راک وارد جهان ی موسیقی شدند و با موهای بلندشان انحصار را از موسیقی کلاسیک گرفتند. در قرن نهم بعد از میلاد عده ای از راهبان به ایـن موضوع پی بردند که صدا ها چنانچه در حالت هارمونیک قرار بگیرند بسیار بهتر می شوند. از آن پس روز به روز موسیقی حادتر شد و با حادتر شدن بر ظرافت آن افزوده شد. هر چه ما بتوانیم با لایه ها و بافت موسیقی بیشتر آشنا شویم حتما بیشتر از آن لذت خواهیم برد.
تمام موسیقی ها به ویژه موسیقی کلاسیک مثل یک زبان هست و ما هر چه بیشتر اطلاعات در مورد دستور زبان و لغات و املای آن ها کسب کنیمو لذت زیادتری از آن خواهیم برد. زمانی که برای یاد گرفتن مباحث ضروری دربـار ه موسیقی ضروری داریم به مراتب کمتر از زمانی هست که ما برای یاد گرفتن و نواختن ساز ضروری داریم. آنچه که سبب می شـود موسیقی به جلو رانده شود و در واقع ضربان قلب موسیقی خوانده می شـود و ریتم نام دارد. تمام کار های روزانه ی ما حتی نفس کشیدن ما دارای ریتم است . ایـن ریتم هست که نوع و خصوصیات ی هر موسیقی را معین می نماید . نت هایی که به یکدیگـر چسبیده اند و دارای زیر و بم های گوناگون می باشند و ملودی نام دارد.
زمانی ما کوشش می کنیم موسیقی را که گوش داده ایم با سوت زدن تقلید کنیم در واقع ما یک ملودی ساختیم. وقتی که گروهی از نت ها یا دو نت با یکدیگـر و به صورت همزمان صدا می دهندو یک هارمونی تشکیل می شـود . آنچه که سبب غنای صدا در ملودی می شـود و هارمونی است . هر خواننده لحن و طنین صدای ویژه به خود دارد که با دیگـر ان مفرق هست و ایـن فرق سبب می شـود موسیقی عمیق تر و دارای تنوع زیادتری شود. همه ی ایـن اجزا بایستی با یکدیگـر ترکیب شوند تا اساس موسیقی کلاسیک را به وجود بیاورند. ایـن ترکیب ها توسط آهنگ ساز عملی و انجام داده و توسط خواننده و نوازنده به وهله اجرا می رسد. هر موسیقی خصوصیات ی اختصاصی ی دارد که از دیگـر موسیقی ها تشخیص داده می شـود . در اصل موسیقی کلاسیک شالوده و محصول عمل آهنگ سازی هست که کوشش کـرده اصوات را به گونه ای زیبا سازمان دهی نماید . چنانچه به موسیقی کلاسیک گوش دهیم سبب می شـود تمام اضطراب ها و فشارهایی که روزانه به ما وارد شده را به دست فراموشی بسپاریم و برای وقتی هر چند کوتاه از آن ها خارج شویم.
بکار بردن اصطلاح موسیقی کلاسیک برای کارهایی غیر از موسیقی دانان دوره کلاسیک نادرست بوده اما متاسفانه رایج هست. بگونه ای که حتی چنانچه در بزرگترین فروشگاه های موسیقی در خارج از کشور بروید بوضوح پارت ی از فروشگاه را میتوانید ببینید که در بالای آن تابلو CLASSIC زده شده و در ایـن پارت انواع کارهای دوره های پیش از بـار وکو بـار وکو کلاسیک تا رمانتیک بفشیوه میرسد. چرا ایـن لغت برای عنوان کردن سبک موسیقی طی ایـن دوره های ویِژه بکار برده شده؟ ممکن است منظور از کلاسیک نوعی از موسیقی باشد که حالت جدی داشته باشدو اما مگر اکثر حتما ت Jazz یا Rock جدی نیستند؟ ممکن است منظور نوعی از موسیقی باشد که برتر هست یا بقولی مفهوم موسیقی خوب را بدهد. که بازهم درست نیست چون اکثر کارهای موسیقی دانان معاصر می باشند در مقام مقایسه پا به پای کارهای بزرگان موسیقی قدیم عزض اعضا میکنند.
به دردسرتان نیندازم هر اصطلاحی بخواهیم بکار ببریم جای اشکال دارد و واقعا" تعریف دقیقی را نمی توان برای سبک ایـن دوره های موسیقی بیان کرد. اما یکـی از جالبترین تعریف هایی که در کتاب تجزیه و تحلیل موسیقی برای جوانان از لئونارد برنستایـن خوندم ایـن بود که فرق موسیقی ایـن دوره ها با موسیقی امروز بیشتر در ساخته پارتیتورهای دقیق هر ساز یا خواننده و اصرار بر اجرای مو به موی نت ها با احساساتی که آهنگساز معین کـرده است . مثلا" با فرض توانا بودن نوازنده هاو اجرای یک کار کلاسیک توسط دو گروه ارکستر در دو جای متفاوت جهان نبایستی بسیار با مفرق باشد. حال آنکه چنانچه قطعه Nice Work If You Can Get It از آقای George Gershwin را که توسط Ella Fitzgerald و آقای Stings (و بسیار های دیگه) اجرا شده گوش بکنید خواهید دید که فرق های بسیاری دارند و در عین حال همه یک قطعه از Gershwin می باشند .
موسیقی دوره های کلاسیکو بـار وک و ... آنقدر دقیق و جدی تنظیم میشد که چنانچه گروهی کوچکترین تغییر در اجرای آن میداد دیگـر آن قطعه بنام بنیادی خودش شناخته نمیشدو کما ایـن که بـار ها دیده ایم وقتی که گروه های ضعیف به اجرای کارهای کلاسیک می پردازندو ایـن اجرا ها مورد قبول مخاطبین و منتقدین موسیقی قرار نمیگیرد اما موسیقی امروز ایـن گونه نیست. یک قطعه موسیقی pop رو ممکنه یک ده ها نفر به صورت های متفاوت اجرا کنند و نام آن همواره یکـی باشد.
منبع