منم

هانی منم همچین ضربه ای خوردم. دوستم که اوایل زندگیشون خیلی بی پول بودن بهشون کمکای مالی کردم که باعث شد بتونن خودشونو مجع و جور کنن و البته پس هم داد ولی وقتی من نامزد کردم از حسودیش ابرومو همه جا برد الکی پشتم گفت اینا بدبختن و.... نمیگم پولداریما ولی محتاجم نبودیم خداروشکر یعنی من فقط موندم چطوری روش شد!! فامیلای نامزدمم که منو نمیشناختن از اون موقع با من لج و بد شدن و من هیچ وقت نتونستم خود واقعیمو نشون بدم خیلی ایندم صدمه دید بخاطر اینکارش

اخه کاش حداقل کسی میگفت که زندگیشو مدیون کمک مالی من نبود! تهمت بی پولی و... زد گفت اومده بچاپتتون! و چقد تهمتای دیگه

یوشیتا نمی دونی چه کارایی برای این دوستم کردم.
اخرم بهم انگ فاحشه بودن رو زده و داره همه جا‌ پخشش می کنه

اینم گفت من دختر فراری بودم! فک کن! اصن موندم از کجاش دراورده اینارو

خیلی بده اصلا اینجوری دربارش فکر نمیکردم.دفعه اولی که عمه نامزدمو دیدم رفتم سلام و... روشو کرد اونور من خیلی جا خوردم کپ کردم تو فامیلای نامزدم ولی یه بار باز باهاش حرف زدم جوابمو نداد بعدا فهمیدم چقد حرف پشتم شنیدن و ذهنیتشون کاملا خرابه درباره من. بدون اینکه واقعی باشه بدون اینکه منو بشناسن اونام راحت باور کردن

وقتی پدرش درگیر بیماری شدیدی بود، براش بهترین دکترو تو انگلستان پیدا کردم، از اعتبارم برای گرفتن ویزا و ... استفاده کردم، خرج بیمارستان و هتلش رو برای یکماه دادم.
اخرهم اینجوری می کنه؟ [size= 13px]ابرومو تو شرکت برده[/size]

حتما خودت میدونی ادم تازه وارد یه فامیل غریبه میشه با کلی ذوق بعد با این رفتارا و حرفا روبرو میشه چه جوری خورد میشه

واقعا یوشی خیلی دردناکه می فهمم چی میگی

چقد بد

من عادت دارم از خودم عکس و فیلم بگیرم.
کلا به مدل بودن علاقه دارم، چندتا عکسمو که قبلا براش فرستاده بودم و تقریبا نیمه برهنه بود، برداشته پخش کرده لعنتی

چیزی بهش نگفتی؟

نهههههه تا این حدددد شکایت کن ازش
هانی گفته:

به خودش اصلا
دارم از راه قانونی وارد میشم، بعد از اینکه قانونی پدرشو دراوردم، بیچاره اش می کنم.

من حتی عکسهامو تو اینستاگرامم نمیذارم.
اینم از روی صمیمت و دوستی ۲۰ ساله براش فرستادم

من بهش زنگ زدم گفتم دیگه نه ببینمت نه زنگ بزن تمام. اصلا هم باهاش بحثی نکردم چون بیفایدست اعتماد بقیه دیگه جلب نمیشه. دیگه هم هر وقت دیدمش محلش ندادم بعد نامزد شوت من برگشته بعد سه سال میگه بیا اشتی کن باهاش و... خون که نبوده چهارتا حرف زده! گفتم که باز شروع کنه حرف زدن پشتم. نکردم اینکارو اونم کلی سرکوفت زد تو خیلی کینه ای و... منم گفتم از یه سوراخ دوباره گزیده نمیشم با ادم نمک نشناس رفاقت نمیکنم

خیلی سخته این همه اعتماد کنی و دستش رو بگیری اخر خنجرشو فرو کنه تو بدنت

از دیروز تا حالا انقدر حالم بده که اصلا نمی تونم فکری کنم.

هانی تو نی نی سایت بودی؟ ندیده بودمت اونجا!

میفهممت
هانی گفته: