Loading...

  • +55
    مارال
    مارال
    شنبه 23 اردیبهشت 1396 - 22:13

    اموزش همسرداری (6836070 بازدید)

    سلام به همه دوستای خوبم
    امیدوارم اینجا بتونیم باهم دیگه مشکلاتی رو که تو زندگیمون بوجود میاد رو بی دردسروبحث وکشمکش حل کنیم
    بگذریم وببخشیم بخاطر کسی که هرثانیه درحال بخشش است
  • کژال
    کژال
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:11
    :d سلام به روی ماهت به چشمون سیاهت به ابروهای پاچه ایت به ریش بدون سیبیلت خخخخخخ
  • کژال
    کژال
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:14
    ای بابا ابرو جون
    مادر شوهر من که حتی یه چادر نماز هم به من نداد. حتی لحاف تشکی که کلی به مامانم پزشو میدداد برا پسرش میدوزه رسم دارن فلانه بهمانه تا آخرین روزا خودشو زد به به کوچه علی چپ نداد. شوهرم پول داد براش دوختن
    طلا و سرویس که دیگه نگو .............
  • +1
    عسل
    عسل
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:14
    مرسی پارمی جونم ممنون،سلام خوبی نفس جون
  • کژال
    کژال
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:15
    ممنون مهرآساجون. هی هستیم میگذره
    تو خوبی اوضاعت چطوره خوبه خداروشکر....
  • Queen
    Queen
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:16
    عسل خداروشکر
    خواهر تو این بارون کجا رفتی؟
    دیروز شوهرم زنگ زد خونه که شب ببرمتون پارک
    دیشب اومد اصلا نگفت بریم یا نه؟
    کلا فراموش کرد
    نفس در چه حالی؟ روابط چطوره؟
  • +1
    پرینوش
    پرینوش
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:17
    سلااااااااااااام
    کسی از پرینوش پرانرژی سراغی نمیگیره؟؟؟ ;;)
  • Queen
    Queen
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:19
    سلام پرینوش يه سوال پرسیدم ندیدی مثل اینکه
  • پرینوش
    پرینوش
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:20
    کویین جان صفحات زیاد بودم یکراست اومدم ص آخر
    سوالت چی بود عزیزم؟
  • Queen
    Queen
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:21
    بعد زایمان شکمم افتاده شده می خوام بدون با ورزش افتاده تر ميشه
    چیکار کنم از اين حالت در بیاد؟
  • Ebru
    Ebru
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:22
    برا تمام کارهای عروسی هم مادرشوهرم قدم از قدم برنداشت بهمون رسوندن مادر داماد کار نمیکنه یعنی هیچی ها خدای بالاسر شاهده
    شب عروسی درست 16 میلیون خرجمون شده بود
    من که از هیچی خبر نداشتم فقط سر دعوایی که پدر شوهر مادرشوهرم کردند داشتم سکته می کردم فکر میکردم نکنه زده باشه سر صورت مادرشوهرم رو کبود کرده یا باید نیان که ابرو ریزی ه اگه بیان هم یه جور دیگه ابرو ریزی ه
    خلاصه تا بیان قلبم از تو حلقم داشت میزد بیرون قشنگ اشک تو چشمام جمع شده بود ناخن هام رو فشار دادم تو دستم گفتم خدایا با سروصورت کبود نیان
    به جای اینکه مادر پدر دامادند میزبانند زودتر از بقیه بیان برا خوشامد گویی
    دیگه تمام مهمون های درجه یک امده بودند که تشریف اوردند خدا رو شکر فقط خیلی چون مادرشوهرم گریه کرده بود چشماش پفی بود و ارایش هاش پاک شده بود ولی کبود اینا نبود
    دیگه من تو تالار خوشحال بودم ولی شوهرم دل اشوب داشت استرس داشت به خدا انگار دور از جونش داشت سکته می کرد چرا؟
    چون پدر شوهر محترم با تالار تصویه نکرده بود @-)
    یه طلب کار بد حساب تر از خودش داشت
    گفته بود به شوهرم فکر پول تالار رو نکن اون با من
    شوهرم هم دیگه کسی رو نداشت که بتونه قرض کنه ولی هر روز میگفت فلانی رفت پول تالار رو بده
    پدرشوهر بی نظمم می خندیده عجله نکن این یارو چند ساله به من بدهکاره ایشالله اینطوری هم عروسی تو راه میوفته هم من به طلبم میرسم
    دردسرتون ندم یارو ساعت نه شب امده بوده برا تصویه شوهرم دیگه تو مردونه بوده نمی دونسته
    بعدا برام گفت همش میگفتم وقتی می خوایم بریم بیرون جلو همه مهمون ها صاحب تالار میاد خفتم رو میگیره میگه پول منو بده وقتی در ریموت تالار باز شد خیالم راحت شد پول عروسی پرداخت شده
    اینم از عروسی
  • پرینوش
    پرینوش
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:25
    با ورزش و رژیم کاملا میتونی تختش کنی فقط ارداده داشته باش..
    کویین اول که باید حجم برنج و نون و ماکارونیتو به 2/3 دوسوم برسونی چون ورزش درکنار رژیم موثر هست
    دوم برای زیرشکم یکسری حرکات هست که بعد گرم کردن انجامش بده تو 4ست 15 تایی
    الان میذارم عکسارو
  • Ebru
    Ebru
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:27
    بعد عروسی دو ماه نگدشته بود که یه شب مادرشوهرم در خونه رو زد امد تو با ساک دستی تعجب کردم گفتم خوش امدید براش چای اوردم بعد پرسیدم مادر این چیه؟گفت با پدرشوهرت دعوام شده منو زده منم امدم چند روزی قهر اینجا
    اخ که چقدر ادیتم کردند بچه ها تازه اذیت هاشون از اینجا شروع شد
  • پرینوش
    پرینوش
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:27
    [color=#333333; font-family: tahoma; font-size: 14px; text-align: center; background-color: #ffface]http://dl.artavil.ir/s70dleu074fhb8nuxp7z6oe6dxn9fh1498299997.png[/color]
  • پرینوش
    پرینوش
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:29
    کویین تو خونه همین حرکات رو انحام بده من خودم تو خونه کلی سایز کم کردم بعد رفتم باشگاه و ..
  • کژال
    کژال
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:30
    کویین جون شوهرم از چشمم افتاده. دیگه مثل سابق دوسش ندارم. خیلی اذیت شدم
    تو ماه رمضون هم چندجا من جمله خونه داداشم دعوت شدیم. نیومد. اجازه هم نداد برم. منم اصرار نکردم. حتی مطرح نکردم که فلانی دعوتمون کرده....
    چند بار دعوامون شد . حرفای خیلی بدی بهم زد. اما الان خدا رو شکر اوضاع آرومه.
    چندروز پیش رفتیم چندقلم جنس برا سیسمونی خریدیم....
    نی نیم همش لگد میزنه نمیدونم این همه استرس روش تاثیر گذاشته یا طبیعیه
  • Queen
    Queen
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:30
    ممنون پرینوش جان
    فقط باعث نميشه شکمم بیشتر آويزون بشه؟ الان رو بخيه مو گرفته خیلی شله
  • Queen
    Queen
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:31
    چند هفته ای نفس؟
  • پرینوش
    پرینوش
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:31
    [color=#333333; font-family: tahoma; font-size: 14px; text-align: center; background-color: #ffface]http://dl.artavil.ir/vcw2ap5oayqzbfuoldg4f8aim6f2ij1498300236.jpg[/color]
  • کژال
    کژال
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:32
    26 هفته
  • Ebru
    Ebru
    شنبه 3 تیر 1396 - 23:32
    خلاصه چند روزی خونه من ه تازه عروس بود زنگ میزد تلفنی با پدرشوهرم دعوا با تلفن تنش تو خونم به وجود می اورد
    به مامانم اینا هیچی نمی گفتم فکر میکردم خیلی ضایست چی بگم بگم مادرشوهرم امده قهر خونه ما؟
    خلاصه انقدر موند تا یه روز برادرشوهرم با پدرشوهرم دعواشون شد زدن تی وی رو شکوندن هر چی شیشه تو خونه بود خرد کردن اینطوری مجبور شد بره





---

مشاوره، آموزش و ساخت فروشگاه اینترنتی