ای بابا ...اصلا منم ظهر شده تنها تو سایت نمونم ...بهتره که زودتر برم تو خونمون ....

سلام بچه ها خوبین؟

سلام زهره جون ...خوبی

قربونت چه خبر؟

سلامتی ..خواهرم وشوهرش امروز میرن بندر گناوه ..برای مغازه شون میرن .. یه مغازه لباس فروشی ..دارن ....البته شوهرش کارمنده اما خب در کنارش شغل دوم هم دارن.

همون خواهرت که جاریته؟

بیشتر به منظور کمک خرج مغازه باز کردن ...نه خواهر بزرگم

مگه حقوق شوهرش کافی نیست؟

جمعه بر میگردن ....
والاوچی بگم ...دو تا بچه دارن دو تا دختر ...نه نسبت به خرجشون...حقوقشون کمه ..ششوهرش لیسانس خسابداری داره فوق لیسانس افتخاری هم اداره بهش داده ...میدونی شدهرش خیلی خیلی ادم مذهبیه تو محیط کارش شرایطی که بتونه رشوه بگیره وحود داشته اما اهلش نیست ...همکاراش دو تا دو تا خونه دارن ...اما این اصلا اهل این برنامه ها نیست حتی یهدبار فرستاده بودن ماموریت اداری تو یه شهر دیگه به عنوان بازرس ..بعدش مدیر اون شهر داشت تخلف مبکرد و رشوه میگرفت ..اینم گزارش کار داد و مدیر رو از اون قسمت برداشتن .....اما ادم خوبیه ..واقعا نسبت به خانوادش و اطرافیانش با محبته ...اما اهل رشوه و...نیست

حالا خواهرم صبح ها میره مغازه بعد از ظهر ها هم شوهرش میره تا شب ...

خدا حفظش کنه تو این زمونه از این آدما کم پیدا میشه

سلامت باشی ....البته خونه دارن از خودشون اما هب اون اوایل یهوسال مستاجر بودن و بعدش یه ۴ سالی رفتن رباط کریم اطراف تهران....بعد اوند تو تهران خونه خرید ..سمت م پاستور ..

تو چه خبر از کسب و کار

آهان بازم خوبه خونه از خودشونه

بد نیست خوبه خدا رو شکر

همسرت تونست شغل دوم پیدا کنه

نه

دوقلوها چطورن عروسا تون خوبن ...

داری میری خونه

دوقلوها سرما خوردن