- +4
مامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92یکشنبه 8 دی 1392 - 08:37 مخصوص خانومای با ادب... ورود آقایون اکیدا ممنوع (72535 بازدید)
موضوع گفتگو آزاده و همه چی رو دربر می گیره. ما هم که موضوعات به روز و علمی و عملی رو مورد بحث قرار میدیم!
آقای محترم اگه اینجایی و می خوای مطالب رو بخونی بدون که مدیون تمامی خانومایی هستی که اینجا میان چون هیچکدوم راضی نیستیم پس برو و یه جای دیگه سرت رو گرم کن.ممنون مامان معصومه عضو
ارسالها: 0
عضویت: 2 دی 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:27
سلام مامان دیانا.سایت من غزل عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:30 وای نه اگه دوباره شروع کنم مهسا جون میکشه منو .اخه نوشته مخصوص خانومی با ادبغزل عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:32 راستی مامان دیانا پیش ماهم بیاید /غزل عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:33 زهراجون موضوع صحبت امروز رو شما بگیدمامان رز عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:35 آخه این موضوع دیروز اینقدر جذاب بود که یه جورهایی همه مون از خنده ترکیدیم من تابع جمع هستم ولی به نظر من ما میتونیم از محضر شما استاد گرامی استفاده کنیم تا امروز قراره مهسا جونم از معلم خصوصی اش بگه که دیشب در خدمتشون بود ( آقا احسان ) حالا هر چی شما بگیدسایت من غزل عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:35 زهراجون من ادم خجالتی هستم خودم آب میشم تا به شما درس بدم
راستی شما امروز استاد ما باشین از درسای که دیشب بهتون دادن برای ماهم بگیدمامان خانم عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 دی 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:36 سلام خوبییییییییییی نی نی اتون خوبنغزل عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:37 غزل عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:38 سلام مامانی خوبیدغزل عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:39 زهراجون اخری تایپک دیروز رو خوندی بین فرزانه و مهساجون رو من که مردم از خندهمامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:43 سلام به همه مامانای مودبمامان معصومه عضو
ارسالها: 0
عضویت: 2 دی 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:43
مامانا مثل اینکه امروز زیادی خسته اید .درستهسایت من مامان رز عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:44 من داستان داشتم دیشب وقتی رز خانم رو میخوابوندم ، یواشکی تبلت ابراهیم رو برداشتم و رفتم به چه زحمتی داشتم کامنت بچه ها رو میخوندم از طرفی نباید نور به رز خانم می خورد از طرفی هم داشتم میخندیدم اینقدر ذره ذره خوندم که یهو ابراهیم مچم رو گرفت گفت واقعا معتاد شدیا ، و خواست تبلت رو برداره که نذاشتمسایت من مامان خانم عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 دی 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:44 ببخشید یه سوال دختر من هنوز نمی تونه سینه خیز بره یا بشینهگلهاى بهشتى عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 خرداد 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:44 به به جمع شاگرد زرنگا جمعه .... خوب خانوما ساكت ...درس امروزو شروع ميكنيم!!مامان معصومه عضو
ارسالها: 0
عضویت: 2 دی 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:44
به به مهسا خانم .جات خالی بود اساسی .امیر ارشا جان خوبهسایت من مامان مریم و آرمان جون عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 فروردین 92یکشنبه 8 دی 1392 - 18:45 مامان دیانا جون ومهسا جون ومریم خانوم سلام.ساعت خواب تنبلا.
آخرين وبلاگها