خوردي تو يخچال

به اون چرا

من ميرم تو چهارچوب

چون كثافت راحت خوابيده

از بس هول هستيم

واقعا من خيلي بي دقتم

هميشه عجله داريمخونه هام كوچيكه زياد بيش مياد من در مابينتو باز ميكنم ميچرخم يادم ميره بر ميگردم گوبس بارها

وااي اين خيليييي بدهههه

تازشم بغل ابروم پاره شد چون سرم خورد ب گاز
موقع افتادن هم گردنبندمو كشيدم
زنجيرم خورد و خمير شد و پاره

بله بده اما ميشه ديگه وقتي ميگم اخخخ همسر ميگه باز چه بلايي سر خودت اوردي سوزوندن كه نگم بهتر

نشد به چيز سرخ كنم نسوزونم خودمو

شوهر من بهم ميگه شيرين
يعني شيرين عقل

الاهي شوخي ميكنه

سوزوندن اوايل ازدواجم خيلي زياد بود الان كمتر
چون بلا استثنا موقع اشپزي دستكش ظرفشويي ميپوشم
گردنمم ميپوشونم
چون خيلي بي توجهم و بسوزم شوهرم دعوا راه ميندازه حوصله سر و صدا ندارم

اگه جدي بود ك الان ور دل ننش بود

اي داد در اين خد مواظب باش خوب كاري ميكني رعايت ميكني

با اجازت من برم،يه دكتر برو حتما كمرو جدي بگير از اون ارتفاع افتادي

اره خيلي اوضاعم خرابه
تازه انگار چشم ندارم
همش لگد ميزنم ب ليوان اب و چايي و چپه ميكنم رو زمين
كلا از انگءتم ي هنر ميريزه