Loading...

  • نگار مرادی
    نگار مرادی
    یکشنبه 3 تیر 1397 - 23:44

    آداب و رسوم عروسی در بندرعباس (412 بازدید)

    پس از آنکه خواستگاری انجام شد و میان طرفین توافق حاصل شد، مراسم عقد در سالن عروسیبه همان ترتیبی که در سایر نقاط ایران معمول می باشد، در حضور شهود و نزدیکان عروس و داماد برگزار می شود. هنگامی که عاقد می خواهد، خواندن خطبه را شروع کند، همه دکمه های لباس عروس و داماد را باز می کنند و تا پایان قرائت خطبه باز می گذارند. فلسفه این عمل آن است که کار و بخت آن دو در جریان زندگی گشوده بماند و هرگز گرهی در کار ایشان حاصل نیاید
    .
    معمولاً میان عقد و عروسی یک شب فاصله می اندازند. در شب عروسی، زنان خانواده داماد با البسه زیبا و رنگارنگ خویش به سوی خانه داماد به راه می افتند. وقتی که به پشت در خانه او رسیدند، همه با هم سه بار هلهله می کنند، یا به اصطلاح محلی «کیلیلی» می کشند. داماد شخصا در را به روی ایشان باز می کند و به داخل راهنماییشان می کند تا میوه و چای و شیرینی صرف کنند
    .
    زنان خانواده داماد، پس از صرف چای و شیرینی به طور دسته جمعی برخاسته و به
    راه می افتند، و به طرف خانه ها می روند تا دوستان و آشنایان را برای شرکت در مراسم عروسی، به وکالت از جانب داماد دعوت کنند. اما جالب اینجاست که صاحب هر یک از این خانه ها، همین که دعوت را پذیرفت، خود نیز به جمع دعوت کنندگان می پیوندد و برای دعوت افراد دیگر به راه می افتد
    .
    گروه دعوت کنندگان سپس مجددا به خانه داماد می روند، پارچه هایی را که داماد برای عروس خریداری کرده است در جعبه بزرگی قرار داده، روکش سبزی بر آن می اندازند. یکی از زنها آن را بر سر خود می اندازد و به همراهی گروه زنان و مردان و نوازندگان محلی با ساز و کرنا و دهل، پای کوبان و آوازخوانان از کوچه ها و خیابانها می گذرند و به خانه عروس می روند. عروس با کلیه اقوام و دوستان و آشنایان، در خانه پدر خود آماده است. زنان خانواده داماد با ساز و سرود وارد می شوند و هدایای داماد را به حاضران در خانه عروس نشان می دهند و هر یک از زنان، قطعه ای از آن پارچه ها را برداشته به خانه می برد تا برای عروس چیزی بدوزد
    .
    در همان شب، دست و پای عروس را حنا می بندند. در مراسم حنابندان، عده ای از زنان خانواده در حالی که دستمالهای رنگین به دست دارند و آنها را به طرز جالبی تکان می دهند، این شعر را به لهجه محلی می خوانند
    :
    امام اولش آمده به میدان
    ملایک بر سرش می خوانده قرآن
    که تا دین محمد برقراره
    علی در خدمت پروردگاره
    پس از خاتمه مراسم، عروس را با تشریفات خاصی به حمام می برند و پس از آن، در اتاقی که در خانه پدرش آماده کرده با پرده ها و پارچه های رنگارنگ زینت داده اند و آن را تخت (به معنای حجله) می نامند وارد می کنند
    .
    هنگامی که عروس را به تخت می برند، این شعر را می خوانند
    :
    به ناز نازانش برن
    چو ماه تابانش برن
    به حجله بندان خوش آیت (خودش می رود)
    همان روز داماد را نیز بر اسب یا شتری سوار می کنند و به حمام می برند و لباس نو می پوشانند و پارچه سبز نازکی بر سرش می اندازند و پسربچه کوچکی را در جلو او می نشانند تا خدا به او پسری عنایت بفرماید و پس از آنکه داماد از حمام در آمد، سینی بزرگی در میان جمعیت برابر او می گذارند تا هر کس به فراخور حال خویش مبلغی در آن بیندازد. سپس داماد را به خانه پدرش می برند در حالی که تمام طول راه، پیشاپیش او می خوانند. پس از آنکه داماد به خانه پدر خود رسید، در می زند و از پدر تقاضای «انعام» می کند و مادرش را می خواهد که شیرش را به او حلال بکند. با اجرای این مراسم دوباره غریو شادی به آسمان می رود. اجرای این مراسم مقارن وقتی است که عروس را به تخت نشانیده اند و داماد را به خانه عروس برده و در کنار او به تخت می نشانند و پس از دست به دست دادن آنها زنها به شادی می پردازند و به خانه های خود می روند. عروس و داماد سه روز در حجله می مانند و بعد از آن، به دیدار پدر و مادر خود می روند که در اصطلاح محلی، آن را به «سر آخونی رفتن» می گویند و به این ترتیب دختر و پسر زندگی زناشویی خود را آغاز می کنند
    .
    سایت من




---

مشاوره، آموزش و ساخت فروشگاه اینترنتی