- +29
مارال ادیتور
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96پنجشنبه 13 اردیبهشت 1397 - 07:30 همسرداری ۲ (1996824 بازدید)
ادامه پیچ یک رواینجا ادامه میدیم
چونتعداد صفحات زیاد شده بود وصفحه دیر بالا میومد دوباره ایجاد کردم
خوش اومدین - +2
|mahta| عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 اردیبهشت 97یکشنبه 31 تیر 1397 - 03:15
گزیده ای از کتاب : کمند محبت
، سخنرانی های مرحوم حجة الاسلام خبازیان
، تدوین و تحقیق : سید حسن موسوی سبزواری
ادامه خطابه اول :
7
عابد جهنمی
امیرالمومنین در مسجد کوفه می رفتند ، قنبر در خدمت حضرت بود،یک وقت قنبر چشمش افتاد به مردی که خیلی زیبا نماز می خواند .
الان هم خیلی از ما شیعیان ،چون قدر شیعه بودنمون رو نمیدونیم،قدر جعفری بودن و اثنی عشری بودنمان را نمی دانیم و هنوز نمی دانیم تمام عبادات در اثر این اتصال قبول می شود –در این زمینه مفصل صحبت خواهیم کرد – وقتی به مکه در مسجد الحرام یا مدینه در مسجد النبی می رویم، میبینیم آن پیش نماز اهل سنت-که ولایت ائمه ما را قبول ندارد-وقتی که نماز می خواند ،چون با صدای قشنگی می خواند،ما هم خشکمان می زند . ما هم جذب می شویم ، به به عجب نمازی می خواند !
آقا نمازی که خدا قبول نکند ، چه ارزشی دارد ؟ مگر شک داری؟
نماز بی ولای او عبادتی ست بی وضو
به منکر علی بگو،نماز خود قضا کند
ولی مطلب را نمی دانند .
قنبر یک نگاهی کرد ، بَه ! خیلی زیبا نماز می خواند . امیرالمومنین دست قنبر را گرفت .
-قنبر برویم،چرا معطل شدی ؟
-گفت :آقا! بَه چه نمازی می خواند .
-قنبر برویم.
-چرا آقا؟
-به خدا قسم اگر کسی یقین به ولایت ما پیدا کند،از کسی که هزار سال بندگی کرده است بالاتر است – قطع نظر از عباداتشان- خودش را به ترازو بگذارند و با کسی که هزار سال بندگی کرده ، اما بدون ولایت ،بسنجند .
بعد فرمود :اگر کسی هزار سال بندگی بکند ،عبادات هفتاد و دو پیغمبر را هم انجام دهد ، خدا نخواهد پذیرفت مگر اینکه ما را بشناسد وگرنه او را به صورت در آتش خواهد انداخت . (بحارالانوار ج 27ص196/مستدرک الوسائل ج1صفحه168)
شکر نعمت ولایت
آقا دیدید،پس بنابراین هرچه خدا نعمت به ما عنایت می کند ،از برکت همین معرفت است و اگر این معرفت باشد ، آن وقت عبادات ما ارزشش طور دیگر محاسبه خواهد شد و اگر نباشد ، نه . پس شکرش به یک کلمه است ،وقتی من فهمیدم ذرات وجودم از برکت یک آقایی ست که اگر او نبود مرا خلق نمی کردند من طفیلی او می شوم ،من موجود طبعی می شوم ،من موجودی می شوم که خودم را برای خودم نخواستند ،من را برای او خواستند ،اگر او نبود،من نبودم .در این صورت دیگر زورم نمی آید که چشمم را برای امام زمانم وقف کنم .یعنی چه ؟ یعنی هرچه او می خواهد به آن بنگرم .گوشم را برای امام زمانم وقف کنم .یعنی چه ؟ یعنی هرچه او می خواهد بشنوم و لا غیر. دلم را برای امام زمانم وقف کنم .یعنی فقط محبت او را در دلم جای دهم و نه محبت غیر او را و همینطور اموالم را در راه او صرف کنم .عمرم را وقف در راه او بکنم .
این دیگر طبیعت قضیه خواهد بود و این شکر همان نعمت عظماست . ما واقعش از شکر این نعمت عاجزیم مگر خدا تفضل کند .
شالیزار عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 بهمن 96یکشنبه 31 تیر 1397 - 14:56 سلام صبح بخیرQueen عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96یکشنبه 31 تیر 1397 - 16:11 سلام صبح همگی بخیر و شادیمایده عضو
ارسالها: 0
عضویت: 29 فروردین 97یکشنبه 31 تیر 1397 - 17:25 سلام صبح بخیرکفشدوزک عضو
ارسالها: 0
عضویت: 27 اردیبهشت 96یکشنبه 31 تیر 1397 - 19:24 سلام بچه ها
خوبین
خداقوتMahnaz69 عضو
ارسالها: 0
عضویت: 20 آذر 96یکشنبه 31 تیر 1397 - 22:58 سلام
شالی جون ممنون شورت اموزشی هم داره اما بهم گفتند استفاده نکن چون بچه گیج میشه ومتوجه تفوتش با پوشک نمیشهشالیزار عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 بهمن 96یکشنبه 31 تیر 1397 - 23:34 مهنازجون خصوصیتو ببینمارال ادیتور
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 1 مرداد 1397 - 02:27 [color=#454545; font-family: UICTFontTextStyleBody; font-size: 17px; text-align: start; text-decoration: -webkit-letterpress]سلام مهناز جان [/color]
ببخشید اومد کاری داشتم فقط
اومدم بهت بگم اول با داستان شروع کن وذهنش واماده کن برای گرفتنش از پوشک،بعد بگو میخوای دیگه پوشک نکنیم بزرگ شدی واز این حرفا،پوشکش دیگه نکن حداقل یک هفته از خونه نباید بری بیرون هر یه ربع باید ببریش سرویس،حتی گاهی باهم مسابقه بدید وبا حالت دو سمت سرویس برید،،پوشک ازمایشی خوبه به این جهت که توش حالت حوله ای داره وحالت مشمایی واگه بچه ناخواسته کثیف کنه از پاهاش نمیریزه وبخودش میگیره ولی شبیه شورت هست وربطی به پوشک نداره و واقعا کارایی داره،دختر من که گاهی هر۵دقیقه نیاز داشت ببرمش خیلی باید صبور باشی تا یکماه نباید منتظر باشی بچه بهت بگه وخودت زمانایی که اب وچای ومایعات بیشتر میخوره باید بدونی تایم سرویسش سریع تره،من برای شبها هم یه پلاستیک بزرگ مینداحتم روی زمین وتشکش ومینداختم ولی نصف شب هم یبار میبرمش تا صبح خشکه بچم،اگه بخواد غذا بخوره زیر زیر سفره ایم بازم یه مشمای بزرگ میندازم ولی حواسم به سرویسش هست ولی باید حقم داد دوسال هرزمانی که خواستن بدون مشکلی کارشون وکردن الانم واقعا گناه دارن نباید اذیتشون کرد بعد از یکماه دختر من الان یک هفنه ای میشه که دیگه مث بزرگترا داشته باشه میگه وکثیف نمیکنه خودش وحتی بیرونم بریم بهم میگه منم سریع یه جایی پیدا میکنم وخیالمم از این بابت راحت شد اگه دعوا کنید وتند شید استرس میگیره ودیگه نمیتونه بگه چون میترسخ واعتماد بنفسشم اسیب میبینه یک ماه کامل وقت باید بزاری،،من میبردمش خودش میشست شلنگ ومیدادم بهش میگفتم خودت وبشور پاهات وبشور خوشش میومد که خودش داره اب میریزه یا میگفتم دستات وبشور خلاصه اینکه گناه داره اذیتش نکنید وبا مراعات پیش برید
مارال ادیتور
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 1 مرداد 1397 - 02:31 چندبار دیدم سوال کردی دلم طاقت نیوردQueen عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 1 مرداد 1397 - 02:54 مارال خیلی خبیثی که میایی می خونی و صدات نمیاد خخخصحرا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 96دوشنبه 1 مرداد 1397 - 03:47 عه مارال اومد پس منم میامشالیزار عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 بهمن 96دوشنبه 1 مرداد 1397 - 04:33 مارال جون سلام
جواب سلام واجبه ها
کاش میومدی اینجا رونق نداره بی توبانو عضو
ارسالها: 0
عضویت: 31 تیر 95دوشنبه 1 مرداد 1397 - 05:04 سلامیلدا۱۳۹۷ عضو
ارسالها: 0
عضویت: 31 اردیبهشت 97دوشنبه 1 مرداد 1397 - 05:10 سلام بانو جونم خوبییلدا۱۳۹۷ عضو
ارسالها: 0
عضویت: 31 اردیبهشت 97دوشنبه 1 مرداد 1397 - 05:10 داشتم اونور میخوندمت ببینم چیکار کردیQueen عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 1 مرداد 1397 - 06:17 خدایشش راست میگه
شالیزار گفته:مارال جون سلام
جواب سلام واجبه ها
کاش میومدی اینجا رونق نداره بی توQueen عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 1 مرداد 1397 - 06:21 مارال روز ششم چله میگه ببینید شوهرتون به چی علاقه داره بنویسید و به علایقش نزدیک بشید مثلا وقتی فوتبال دوست اطلاعات فوتبالی رو بالا ببرید
الان به نظرت من اطلاعاتمو در مورد چی بالا ببرم شوهرم جز خواب به چیز دیگه ای علاقه نداره
برم تحقیق کنم در مورد خواب
یا تا شوهرم خوابید منم بیخیال بچه ها بشم و بخوابم
یا هیچکدام بیخیال شوهرداری بشم؟nina عضو
ارسالها: 0
عضویت: 13 اردیبهشت 97دوشنبه 1 مرداد 1397 - 06:34 سلام مهناز جون مارال جون خیلی خوب راهنماییت کرد.منم تحربمو میگم شاید کمکت کنه.
من چندتا کتاب مورد علاقه و استیکر گذاشتم تو سرویس و بعنوان جایزه هربار بهش میدادم.
در کل تا میتونی باید تو بازی و داستان تشویقش کنی تا یاد بگیره و و مطمینا بعد از چند روز مثلا ده روز خیلی بهتر مبشه و رفته رفته بهتر. اصلا خودتو نازاحت و خسته نشون نده و حتی شب هم پوشکش نکن که بچه گیج میشه و بدترین روش اینه.
موفق باشیnina عضو
ارسالها: 0
عضویت: 13 اردیبهشت 97دوشنبه 1 مرداد 1397 - 06:35 مارال خانوم جات خیلی خالیه و حضورت واجبه. کلی کمک حالمون بودی خودت خبر نداری دوستم زود برگرد لطفاbaraaan عضو
ارسالها: 0
عضویت: 3 خرداد 97دوشنبه 1 مرداد 1397 - 07:03 سلام,مارال جان توروخدا برگرد,اینجا بدون شما رونق نداره اصلا هیشکی رغبت نمیکنه بیاد,مارال جان خب منم ازت راهنمایی میخوام منم دریاب آجی گلم
آخرين وبلاگها