.ابراز احساسات حیف نون به نامزدش
ای رنگ لبت قرمز
در قلب منی هرگز

Royaii گفته:

.حیف نون عاشق يه دختره ميشه كه تو آزمايشگاه كار ميكرده
هر روز ميرفته نمونه ادرار ميداده روش مينوشته
.
.
.
.
.
.
تقديم به عشقم

رویایی

.حیف نون تو اتوبوس بلند میگوزه
همه بهش یه نگاه میکنن و میزنن زیر خنده
حیف نون میگه: حدس میزدم
خوشتون بیاد...
‌اگه بچه‌های خوبی باشین واستون گوز بلبلی میدم

مهتا جون مرسی جواب دادی عزیزم
میشه ریپلای منو پاک کنی
بچها بقیتونم لطفا لطفا نظرتونو بگید اما ریپلای نکنید
مارال خانم کی میایی جواب منو بدی خواهر

سلام
مائده جون بنظرم شما زیادی شوهراتونو پررو کردین.درسته شرایط اقتصادی سخت شده اما زن هم حق و حقوقی داره دیگه.شما نفقه دارین و مال خودتونه.پس برای اون قسمتی که سهم شماست کسی نمیتونه بازخواست کنه.این نظر منه.

من این چند روز پر از استرسم.امروز صبح رفتیم مهد دخترم بسته بود! دیر اومدن.خلاصه شوهرم کلی با مدیر بحث کرده بود.ظهرم که من رفتم بحث کردیم اما چقد حق به جانب بود این آدم!! خلاصه شوهرم میگه ولش کن ببریم همون مهد پارسال.۱۴۰۰ بیشتر باید بدیم.خیرسرمون مهد قرآنی برده بودیم

سلام صبح بخیر
هندوانه اینکه شوهراتون وپرو کردین لفظ خوبی نیست اصلا خوب نیست
ولی قسمت دوم‌رو‌باهات موافقم
مائده من با حرفای مهتا موافقم وحرفاش حرف منم هست
منم گفته بودم از کم شروع کنید
مهتا چند وقت دیگه میتونه بگه اقا جون روزی بمن پول نده مثلا میخوای روزی ۱۰۰۰ بدی خوب ماهیانه ۳۰تومن بده
اسمش از روزی میاد بیرون
یکم دیگه میگه اقا ماهی ۳۰ کمه ۴۰بده وبه مرور بالاتر ببره
منم گفتم تو ماهانه نفقه ای باید بگیری که هم قانونیه وهم شرعیه
تو اجرت المثل ونفقت وحساب کنی متوجه میشی تو درامد همسرت شریکی وسهم میبری
پس اون‌قضیه روبیخیال شو وفکر کن هزینش از قسمت دت رفته
مائده تو یکم بیش از اندازه محتاط وسخت گیری تو‌این قضیه
منم گفتم بهش بگو دوست دارم مثلا پنجشنبه حلوا بپزم خواب پدرم ودیدم واسه خیرات پول بزار وسیله هاش وبخرم یا خرما بدم
تو از حق هات خیلی راحت میگذری
من الان به شوهرم گفتم پول شهریه کلاس دخترم وبزار پول واسه ارایشگاه هم بزار۱۰۰ تومن گرفتم
دیشب میگه من از بعد از عید حدود دوتومن تاحالا بهت دادم
گفتم به لباسام اضافه شده؟به خانوادم دادم؟؟
پس هرچی شده تو‌خونه خودت خرج شده پشیمون شد سوال کرد
من ارایشگاه دیر به دیر میرفتم تا اونجایی که میشد خودم توخونه کارام ومیکردم که از هزینه ارایشگاه کم بشه
ولی دیدم اینجوری نمیشه وهمسرم خرجارو میکنه پس پول ارایشگاه من به جایی نمیخوره
تازه بهش میگفتم پول بده برم ارایشگاه میگفت نرو تو خونه انجام بده یعنی داشت عادت میشد
وهدف کارم داشت تغییر میکرد وفکر میکرد دیگه نیازی ندارم به ارایشگاه واین خیلی بده
سریع تغییر دادم گفتم خودم نمیتونم درست وخراب میکنم وتا الانم داشتم مراعات میکردم دیگه نمیشه
الانم ماهی دوبار یا ماهی یبار وحتما میرم وحتما هم موهام وبراشینگ میکنم بافت میزنم وبخودم میرسم
الانم تا میگم میرم ارایشگاه میگه برو درصورتی که قبلا نمیذاشت میگفت تو‌خونه
همسر توام الان عادت کرده که تو بدون پول وبا همین روند میتونی زندگی کنی
بشوهرت بگو تو چشم مث گداها شدم اصلا بهم نمیگه مامانپول بده چون میدونه هیچوقت ندارم
همکلاسیاش ومیبینه که مادراشون از همه چیزشون خبر دارن
بنظرم زیادی داری سخت میگیری

اوه چقد طولانی شد

سلام و صبح بخیر خدمت همه دوستان

منم چند ماه پیش به شوهرم گفتم ماهی پنجاه بهم بده مخالفت نکرد
نگفت هم که میدم چون کارتش بیشتر دست منه ولی خودم تنبلی می کنم نمی گیرم
الان چهارصد پول ترجمه ام دست شوهرمه یعنی برای واممون کسر کردن روم نمیشه بگم بهم بده
در مقابل پولی که داره واسمون خرج می کنه هیچی نیست این پول

من آدمی هستم که پول دستم بیاد زود خرج میشه
میخوام یه قلک بگیرم اما می ترسم یه کم جمع شد بازش کنم در این زمینه خیلی بی اراده ام
کسی راهکاری داره بگه

خوب از دیروزم بگم روز خوبی بود همه برنامهامو انجام دادم
چالش چشم رو خوب بودم صبح هم سلام دادم به امام زمان ولی دیشب اصلا نمیدونم کی خوابم برد یادم نبود سلام بدم کاش از این به بعد بعد نماز مغرب وعشا سلام بدم دو شبه یادم میره یا هر کس یادش بود اینجا پست بزاره بسم الله هم تا جایی که یادم بود گفتم
امروز سعی میکنم افکارم مثبت باشه
به حکمت خدا راضی باشم
امروز به همسرم اصلا غر نزنم سر هیچی وکلا خ.ش اخلاق باشم وبا لحن خیلی خوب با همسر وبچهام صحبت کنم ان شالله

کویین منم همینم ولی از جلودستم برنمیدارم بلکه میخوام عادت کنم
درضمن اینکه کارت دستته واینا مهم نیست مهم اینه متوجه بشه ماهانه پولی باید به زنم بدم
مرد باید ببینه خودت ودوست داری وبخودت میرسی درحد معقول اون زندگی البته

سلام.ظهر همگی بخیررررر
ان شاالله روز خوبی داشته باشین
منم تو چالش امام زمان هستم
امروز سلام دادم، صدقه میذارم به نیت آقا، هر وقت توی طول روز یادم بیفته صلوات میفرستم برای خشنوی دل امام زمان و دعا برای فرج
صبحا هم پسرم رو از زیر قرآن رد میکنم و میسپارمش به امام زمان که از آسیب جسمی و روحی حفظش کنه و خیلی انگار خیالم راحت و مطمئن میشه . چون کسی خیلی بهتر از من مراقبشه
از امروز هم ان شاالله غذاهامو به نیت امام زمان درست میکنم بیشتر
تو بسم الله یه مقداری یادم میره و ان شاالله بیشتر کار میکنم تو این زمینه

سلام به همگی
خوب.منم چند روزه در چالش ها تا حدودی موفق عمل کردم
سلام هارو. به جز یکبار. همیشه گفتم و از برکت همین کار کوچیک احساس میکنم این چند روزه ه امام زمانم ننزدیکتر شدم خیلی بیشتر از قبل یادشون میاد تو قلبم, خیلی زیباست که با کارهای هرچند کوچیک توجه ايمه رو در زندگیم بیشتر احساس میکنم.
درباره بسم ا.. باید بگم که قبل غذا و در خارج شدن از خونه تقریبا از قبل رعایت میکردم ولی اینکه قبل هرکاری یادم بمونه و انجام بدم یکم تمرین و فرصت بیشتری میخوام.
چالش چشم هم سعی میکنم در طول روز انجامش بدم.
دیگه اینکه مهتا جون از اینکه باب ارتباط با امام زمان رو باز کردی ممنونم نکات خوبی داره گفته میشه و ان شا ا... خدا اجرت رو بده

سلام بانو جون
بچه ها ان شا ا... هفته بعد عازم مشهد هستیم و خیلی خداروشکر میکنم .
اگه قابل باشیم دعاگو و نایب الزیاره خواهم بود.

مایده جان منم از اول ماهانه از همسرم میگیرم ولی الان که اوضاع اینطوری شده یکم دست و بالش خالیه میزنم به حساب خخخخ
البته از کم شروع کردیم و کم هم افزایش دادم خیلی وقتا هم جمع میکنم و بعد به عنوان قرض ازم میگیره چون سال قبل خونه گرفتیم وخیلی قرض داریم منم هر چی پس انداز داشتم بهش دادم ولی بهش گفتم پول که دستش بود همه رو بهم بده گاهی هم به شوخی سر به سرش میزارم و قرض هاشو یاداوری میکنم خخخخ
ولی اوایل عروسی خیلی کار برد تا بتونم راضیش کنم ماهانه بده قبول نمیکرد !!!