مامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:26 تشریف بیارید قدمتون به روی چشم
مرگ مامانی خیلی ناگهانی بود بخدا باورتون نمی شه هنوزم احساس می کنم یه روز برمی گرده. گردش کجا بود؟ یه مقدار پول رو که گرفتیم دادیم پای بدهیمامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:27 راستی شاید تا قبل از عید از خونه پاشیم آخه کرایه اش خیلی بالاست. بریم جایی رو رهن کامل کنیم و راحت شیممامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:29 بچه ها نینی پیج چقدر شلوغ شده هر روز یه نی نی تازه میادمامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:32 منکه حوصلم سر میره . دوست دارم برم سرکار یا یه کلاسمامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:32 آخی مبارک باشهمامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:34 آره مخصوصا تو که عادت کردی خیلی سخته. خونه نشستن جز فکر و خیال و غصه خوردن و غیبت کردن و سر وکله زدن با بچه چیز دیگه ای ندارهمامان رز عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 فروردین 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:35 مبارک باشه ان شاالله به سلامتی
زهرا جون به نظر من وقت نداشتن بهونه است همین که آهنگ گوش میکنی آهنگ های ادل رو گوش کن یا هرکسی رو که دوست داری اینطوری هم از موسیقی لذت می بری هم به نفع خودته
من هم برای رز خانمی همین برنامه رو دارم می خواییم شروع کنیم به یادگیری زبان دوم از طریق موسیقیسایت من مامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:35 رز - رزانا - آوین - آوینا - نیکی - ترنم دوتای اخر اسم بچه خواهرهامندمامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:37 نمی دونم ولی تلفظش قشنگه نه؟مامان امیرارشا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 اردیبهشت 92سه شنبه 3 دی 1392 - 23:38 منم دارم لباسایی که خشک شده رو تا می کنم میزارم سرجاش. زهراجون من فکر می کردم شما دبیرستانی باشید میشه بپرسم متولد چه سالی هستید؟
آخرين وبلاگها