زهرا جون خونه ما برعکسه. امیر ارشا اصلا از باباش حساب نمی بره در عوض از من کمی می ترسه البته تاکید می کنم کمی. البته خوب اقتضای سنشونه بزرگتر که بشن خودشون می فهمند البته امیدوارم که اینطور باشه

بچهای منم از باباشون ترسی ندارن اما از من خیلی حساب میبرن تاکید میکنم خیلی . البته باباشونم از من حساب میبره . یه پا دیکتاتورم من تو خونه .

این مامان طاها منم ها با وب پسرم اومدم .

سلام عزیزان راستش من کمی دلگیرم.... دیشب دو خانم عزیز ،نسبت به عکسهای رهان لطف کردن و نظرگذاشتن...که ازشون ممنونم ولی متاسفانه نشانی از خودشون نذاشتن که بتونم ازشون تشکر کنم... شاید این جا، مکانی باشه که من بتونم براشون توضیح بدم و خواهش کنم که با الفاظ زشت از هم انتقاد نکنیم ما نماینده فرزندانمون در این وبلاگ هستیم ... هیچ کس در این دنیا برای کسی زندگی نمیکند...من عضو این وبلاگ شدم که از تجربیات دوستانم استفاده کنم و با دیدن خوشحالی انها شاد شوم و......امید وارم که سیما و نگار عزیز این پیاممو بخونن...راستی منم ساعت 11 میام مامانای روز

سلام مامانا

مامانااااا سلااام

سلام شما واقعا مادر سه گل بهشتی هستید؟

سلام ای بابا قرار فردا ساعت 11 صبحه
چرا اینقدر زود اومدین.
من مامان یک گل هستم اونم گل رز خانمه

سلام ای بابا قرار فردا ساعت 11 صبحه
چرا اینقدر زود اومدین.
من مامان یک گل هستم اونم گل رز خانمه

خدا نگه داره رز گل شما رو.

رفتید خوابیدین چی شدین زود باشین الان گلم بیدار میشه

ممنونم و همچنین رهان کوچولوی شما رو

مامانی دخترم یه کمی سرما خورده بازهم مثل همیشه اعصاب من بهم ریخته

سلام بله مامان رهان. اقا رهان خوبه؟
مامان رزي بهش عسل و اب ولرم بديد

اخی گلم تورو خدا مواظب این نو گلا باشیم.

حالا رهان چند روزه معذرت میخوام شکمش کار نمیکنه خیلی اذیته و فشار میاد بهش....نمیدونم چه کنم

مامانی بردمش ساعت 9.30 دکتر انگار حال خود دکتره خوب نبود به بچه شربت اکسپکتورانت داد من تا حالا دکتر خودش بهش نداده بود

من الان تو وبلاك رهان بودم ماشاللله با اين سن كمش دنيا ديده است! خدا حفظش كنه

ترنجبين امتحان كرديد؟