- +55
مارال ادیتور
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96شنبه 23 اردیبهشت 1396 - 22:13 اموزش همسرداری (6837800 بازدید)
سلام به همه دوستای خوبم
امیدوارم اینجا بتونیم باهم دیگه مشکلاتی رو که تو زندگیمون بوجود میاد رو بی دردسروبحث وکشمکش حل کنیم Nazi* عضو
ارسالها: 0
عضویت: 24 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 19:30 بچها ي سوال دارم ، خانواده همسرم خيلي داماد دوست دارن، همش ميرن خونه دخترشون اما خانواده ما زياد خونه داماد نميرن، اينو بد ميدونن ميگن دختر بايد بياد، من خيلي تلاش كردم كه اين تفاوت رو توضيح بدم براي شوهرم و مادرم اما نميتونم بخدا هر روز حرص ميخورم ، شوهرم انتظار داره مامانم هفته اي ١-٢ بار بياد بهم سر برنه اما مامانمم به زور مياد اونم هفته اي ي بار، كلا ماهي سه بار مياد، شوهرم به خانوادم خيلي لطف داره محبت ميكنه اما مادرم عين مادربزرگم رفتار ميكنه، خيلي تلاش كردم رابطشونو خوب كنم مثلا ميگم مامانم بخاطرت اين غذارو درست كرده يا به مادرم ميگم سوهرم اينو گفت در رابطت خيلييي از اين جور كارا كردم اما فايده نداشت البته مامانمم بهتر شده بود اما الان واقعا بخاطر ي سري مسائل بهش حق ميدم نياد از اين طرفم شوهرم فكر ميكنه بي دليل نمياد و مامانم نشسته خونه ، ديشب دوباره تيكشو انداخت شوهرم من خودمو جمع كردم آب دهنمو قورت دادمو بلند شدم رفتم بچمو بغل كردم گفتم قربون شوهرم برم كه اين قدر دوست داره روي گل مادرزنشو ببينه، برعكس من اين قدر از مادرشوهرم راضيم و دوسش دارم دلت بسوزه ديدم قيافش ي طوري شد ديگه بحثو ادامه ندادم ولي واقعا نميدونم چي كار كنم اين وسط گير كردم، مامانم بخاطر كاري نميتونه بياد كسيم خبر نداره فقط خودمون ميدونيم ، حالا قرار شده ي جوري جور كنه هفته اي ي بار بياد، از اين طرفم مادرشوهرم زنگ ميزنه ميگه مامانت نيومد خب مطمئنا از پسرشم ميپرسه،همشم ميگه ماها خيلي داماد دوستيم يا ي بار گفت مامانت خيلي سفته آخه بخاطر همون موضوع دوران بارداري كم ميومد پيشم ، شما راهكار بهتري داريد؟کیانا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 19:35 بچه ها من عضو گروهتونم درسته ک همیشه پیام نمیدم ولی هر از گاهیی میام و پیام میدم ولی همونم جواب نمیدید
شما منو دوس ندارید من خیلی ناراحتم
گفتم تزیینات نمدی و تم تولد میخایید
چرا جواب نمیدید؟؟آدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:18 کیانا جون عزیزم ناراحت نشو, چشم اگه نمد خواستیم حتما اطلاع میدیمآدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:19 وای بچه ها خارش شدیدی توی ناحیه تناسلی گرفتم, الانم زیر دلم درد میکنه, به نظرتون عفونته؟ من اینطوری نبودم احساس میکنم از وقتی با شوهرم رابطه کامل دارم اینطوری شدمآدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:20 یعنی من با هر مشکلی باید لعنت بفرستم به این شهره گور به گوری که دکتر ندارهآدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:21 مارالی چهره ی دخترت خیلی ناز و معصومه و اینکه خیلی شبیه خودتهآدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:21 کژال جان امیدوارم زندگیتون با اومدنه گل دخترت پر از عشق و شادی باشهنهال عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 شهریور 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:26 نهال عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 شهریور 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:28 سلام سلام .صدتا سلام
بابا من صفحه رو نمیبندم .برای همین آنلاین نشونم میده
وگرنه مگه میتونم اونهه زیر ب بمونم ..خخخخآدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:28 خب آره دیگه, قبلش که کامل نبود, دقیقا از یک هفته پیش اینطوری شدمNiloopar گفته:اها.فکرکردم تازگیا این طوری شده که عفونت داری.- +1
آدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:28 سلووم نهالی نهال عضو
ارسالها: 0
عضویت: 12 شهریور 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:28
ادلیا باید معاینه بشی ...
بفرمایید روی تخت خخخخآدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 17 مهر 1396 - 20:29 خدا خیرت بده دستکشاتو بپوش تا من حاضر شم اینجا که یه دکتر هم نیست, باید برم مرکز استان,نهال گفته:
ادلیا باید معاینه بشی ...
بفرمایید روی تخت خخخخ
آخرين وبلاگها