- +55
مارال ادیتور
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96شنبه 23 اردیبهشت 1396 - 22:13 اموزش همسرداری (6837172 بازدید)
سلام به همه دوستای خوبم
امیدوارم اینجا بتونیم باهم دیگه مشکلاتی رو که تو زندگیمون بوجود میاد رو بی دردسروبحث وکشمکش حل کنیم نفس جون۱۳۹۶ عضو
ارسالها: 0
عضویت: 5 شهریور 96دوشنبه 23 بهمن 1396 - 21:29 خواهش میکنم گلمفندوقی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 اردیبهشت 96دوشنبه 23 بهمن 1396 - 21:38 ممنون کویین- +1
فندوقی عضو
ارسالها: 0
عضویت: 26 اردیبهشت 96دوشنبه 23 بهمن 1396 - 21:39 انشالله
همچین مشکلات شما و همه بچه ها پری گفته:فندق جون انشاا...مشکلت حل میشه صحرا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 7 تیر 96دوشنبه 23 بهمن 1396 - 21:48 فندوقي
چيكار كردين بابا
عيبي نداره گذشته رفته
اينجور وقتا آدم قدر آرامش و بهتر مي فهمه
ان شاءالله ديگه از اين مشكلات پيش نياد براتونmahdis عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96دوشنبه 23 بهمن 1396 - 22:01 سلام
فندوقی چه کردی .....
من تا یه سال پیش خیلی سر خانواده ی شوهرم باهاش بحثم میشد
همش این جمله رو میگفت که اونا هیچوقت به تو بی احترامی نکردن اگرهم کنن تو باید احترام بذاری.....هزار ساعتم باهم بحث میکردیم فایده نداشت ....میگفتم چرا یک درصدم احتمال نمیدی خانواده ی توهم اشتباه کنن میگفت نه نمیکنن اونا بزرگترن عقلشون بیشتره .....مارو دوست دارن ....منم فقط بیشتر حرص میخوردم
الان به این نتیجه رسیدم هیچوقت در مورد خانوادش باهاش بحث نکنم چون نمیتونه اونا رو پیش من کوچیک کنه .....
دارم صبر میکنم خودش ببینه ....خونه زندگی و خرج کردن اونا رو ببینه خونه زندگی خودمونو ببینه ....
بخدا میان از شوهر من پول میگیرن میرن بهترین خونه ها و ماشینا رو بگیرن ولی ما داریم تو یه خونه ی ۴۰ متری زندگی میکنیم
چون پدرشوهرم میگه شما اول زندگیتونه نباید زیاد خرج کنید!!!!کبوتر عضو
ارسالها: 0
عضویت: 21 تیر 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 00:15 سلام.فندق جون دلم برای پدرت سوخت بمیرم برای پدرومادراوقتی مشکلی برای زندگیه بچه هاشون پیش میاد چه حالی میشن خدامیدونه.قبول کن مردااینن جونشونم واسه خانوادشون میدن حتی اگه خانوادشون براش کاری نکنن.انشاالله مشکلاتت حل بشهتنفس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 16 خرداد 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 00:23 حوریه لطفا خصوصیتو چک کنتنفس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 16 خرداد 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 00:52 حوریه پیش متخصص زنان نرو برو پیش سکس تراپیست
من ادرس کلینیک بهت میدم حتما با همسرت برو کمکت میکنن
کلینیک سازش بلوار وکیل آباد نبش لادن 2
صبح ها ساعت 9 تا 13
عصر ها ساعت 4 تا 8
شماره تلفن 05138924459
09153050790تنفس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 16 خرداد 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 00:59 سلام عزیزم من دوباره برگشتم
ببخشید ناراحتت کردم Mahnaz69 گفته:کسی از تنفس خبر داره از گروه رفت خیلی ناراحتشمتنفس عضو
ارسالها: 0
عضویت: 16 خرداد 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 01:02 ففندوقی جان منم چند روزیه درگیر بودم با شوهرم سر مصرف دوبارش
ولی چکار میتونم انجام بدم بجر اینکه فرصت دوباره بهش بدم
امیدوارم مشکلت حل بشه ولی سعی کن با آرامش حلش کنی قبلا با سیاست تر حل میکردی مشکلاتتو
پس رویه قبلو برو.
بخاطر خونوادتم که شده به فکر آرامش زندگیتون باش
مدونی که مردا روی خونوادشون حساسن
اتفاقا این خیلیی خوبه که روی خونوادشون حساسن حداقل تو زندگیشون از یه بیرگتری حساب میبرن
شوهر من که به حرف هیچ کسی تره هم خورد نمیکنه اینهمه مادرش نصیحتش میکنه ولی هیچچییی به هیچیییSadafff عضو
ارسالها: 0
عضویت: 19 تیر 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 01:38 سلام.
حوریه من قبلا برات پست گذاشتم نخوندی؟
ببین منم مثل تو بودم کارم ۲.۳ هفته فقط گریه بود و فکر میکردم هیچ وقت نمی تونیم با شوهرم این کار انجام بدیم. منم اول ژل استفاده کردم خوب نبود بازم ولی بعدش دکتر بهم یه پماد بی حسی داد. توام باید از پماد بی حسی استفاده کنی بزنی داخل واژن. اون طوری چیزی نمی فهمی هیچی نمی فهمی و میتونی انجامش بدی. من اینطوری تونستم انشالله مشکل توام حل شه اینطوری.یاسمینم عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 01:40 حوريه هستی؟ بیا خصوصیآدلیا عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 اردیبهشت 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 04:48 سلام بچه ها, پست هاتون رو خوندم خیلی دلم گرفت, زندگیا چرا اینقد سخت شده؟ هرچقد هم بخوایم زندگی رو آسون بگیریم و با سیاست رفتار کنیم بازم توی یه بخشی از زندگی احساس خلأ میکنیم, یعنی واقعا انسانی وجود نداره که همه ی زندگیش بدون مشکل باشه؟ اگه وجود نداره پس دلیل آفرینش ما چی بود؟ این بود که سختی بکشیم؟شالیزار عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 بهمن 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 05:07 سلام بچه ها شب بخیر .آدلیا جان دلم برات تنگ شده بود .ماعده جون خیلی وقته ندیدمت خخخ خوبی .منم امروز مامانم رو برده بودم دکتر مامانم خیلی ازم انتظار داره البته به زبون نمیاره ها ولی میدونم که انتظار داره .منم همش عذاب وجدان دارم که زیاد نمیتونم پیشش باشم و ...دوباره پس فردا هم نوبت دکتر داره نمیدونم چرا انقدر مریض میشه براش ناراحتم .ولی خوب منم نمقتونم همش کنارش باشمشالیزار عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 بهمن 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 05:18 فندق جونم خیلی دیشب دلواپست بودم ایشالا دوباره با شوهرت خوش و خرم بشین ولی عزیزم رو خانوادش زوم نکن گلم .تو درخواستاتو داشته باش ولی دیگه این بحث و تموم کن شوهرتو بیشتر از این از خودت دور نکن .والا خودمونم نگاه کنیم حاضریم برا پدر ماورمون هر کاری بکنیمشالیزار عضو
ارسالها: 0
عضویت: 23 بهمن 96سه شنبه 24 بهمن 1396 - 05:20 حوریه جون عروس خانم عروسیت مبارک گلم .مثل همیشه ایشالا خوش وخرم باش گلکم .بهت قول میدم این مشکلتم بزوردی حل بشه به شرطی که مثل گذشته باشی
آخرين وبلاگها